عشق یعنی یه پلاک

شهدا دعایمان کنید

عشق یعنی یه پلاک

شهدا دعایمان کنید

۲۵اسفند سالروز شهادت سردار مهدی باکری


ساعت دو نصف شب بود. برای کاری از سنگر بیرون رفتم.

وقت برگشت متوجه آقا مهدی شدم که چندتا بشقاب دستش بود.

کنجکاو شدم.نزدیک تر رفتم.آقا مهدی رفت کنار تانکرآب وهمه بشقاب ها رو شست.

بعد رفت سراغ سنگرهای بعدی و بشقاب های بعدی.

بچه های لشکر با این کار فرمانده شان غریبه نبودند.

نظرات 1 + ارسال نظر
نارون سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:17 ب.ظ http://parsianmobile.blogsky.com/

خیلی خوبه که اینا رو مینویسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد