عشق یعنی یه پلاک

شهدا دعایمان کنید

عشق یعنی یه پلاک

شهدا دعایمان کنید

خاک بوس همه شهیدان...

میان خاک سر از آسمان در آوردیم 

  

چقدر قمری بی آشیان در آوردیم  

  

وجب وجب تن این خاک مرده را کندیم   

 

 چقدر خاطره نیمه جان در آوردیم   

 

چقدر چفیه و پوتین و مهر و انگشتر  

  

 چقدر آینه و شمعدان در آوردیم  

   

لبان سوخته ات را شبانه از دل خاک  

  

درست موسم خرماپزان در آوردیم  

  

به زیر خاک به خاکستری رضا بودیم  

  

عجیب بود که آتشفشان در آوردیم  

   

به حیرتیم که ای خاک پیر پربرکت   

 

چقدر از دل سنگت جوان در آوردیم  

 

 چقدر خیره به دنبال ارغوان گشتیم  

   

زخاک تیره ولی استخوان در آوردیم  

    

شما حماسه سرودید و ما به نام شما   

 

فقط ترانه سرودیم-نان در آوردیم   

 

 برای اینکه بگوییم با شما بودیم  

  

چقدر از خودمان داستان در آوردیم 

 

به بازی اش نگرفتند وما چه بازی ها   

 

برای این سر بی خانمان در آوردیم   

و آبهای جهان تا از آسیاب افتاد   

 

قلم به دست شدیم و زبان در آوردیم 

 

سعید بیابانکی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد