بلا تردیدشهیدکارگر از برجسته ترین شهدای جنگ در ساری و نیز گل سر سبد شهدای فرح آباد است. این شهید عزیز که به عنوان بسیجی داوطلب در همان آغازین روزهای جنگ به جبهه های دفاع مقدس اعزام شده بود،بدلیل برجستگیها و ویژگیهای بارز اخلاقی و معنوی و نیز شجاعتها و رشادتهای زبانزد عملیاتی و مهارت های استثنائی رزمی که در نقش آفرینی های عملیاتی اش به نمایش می گذاشت، توسط برادران پاسدار جذب سپاه شد و علیرغم مدت کوتاه عضویتش،تنها و تنها بخاطر همان اوصافی که ذکر شد،تمام معیارهای ارتقاء به درجه سرداری را احراز کرده و ما امروز او را بنام سردارپاسدارشهید کارگر می شناسیم و این درحالی بوده که ما تا قبل ازشهادت حتی از این عضویت نیز بی خبر بودیم!
شهید کارگر در خانواده ای روستایی،مذهبی و متوسط به لحاظ اقتصادی متولد شده و با عزمی شایسته و قابل تقدیر تا دیپلم به تحصیلات خود در فرح آباد و ساری ادامه داده و با توجه به شروع جنگ تحمیلی، دانشگاه جبهه را برای تحصیل کمال برگزید و در نهایت موفق شد که دکترای دفاع را با گرایش شهادت و پایان نامه بهشت اخذ نماید و به جرگه شهدای سرافراز و فارغ از تمامی قید و بند دنیا بپیوندد!
ایشان از فعالان زمان انقلاب در سالهای 56 و 57 بوده و علاوه بر شرکت در تظاهرات فرح آباد، در تظاهرات شهر ساری نیز علیه مظالم ستمشاهی شرکت می کرد.
در یکی از تظاهرات فرح آباد که با مخالفت و فحاشی بعضی از فرزندان نیروی پایداری و خانه انصاف و انجمن ده و کدخدا و...مواجه شده بودیم،وی در آن جوپلیسی شدید،یک تنه به مقابله با آنها پرداخت وحتی دردرگیری فیزیکی نیز برهمه فائق شد و آن روزدلگرمی عجیبی به ما داده بودکه با شعارها و نوحه های انقلابی تظاهرات را اداره می کردیم.شاید باور نشود که مقابله شجاعانه وی، برای همیشه هسته مقابله با تظاهرات علیه ستمشاهی را در نطفه خفه کرد و به اقتدار ما بیش از پیش افزود.
وی که از ورزشکاران بنام آموزشگاهی ساری وترجیحاً از رزمی کاران،فوتبالیستها و والیبالیستهای قهار محسوب میشده به دلیل آمادگیهای جسمانی و رفلکسهای استاندارد درحددروازه بانی حرفه ای فوتبال، همیشه جرء انتخابهای اول مربیان و تماشاگران بوده و علاوه بر آن، وی با توجه به قامت رسا و کشیده و ورزیده ای که داشت،قابلیت حضور و نقش آفرینی بالا در غالب رشته های ورزشی را داشته و همیشه نفر اول بازیها و مسابقات بوده است.
از یادم نمی رود که وی به اتفاق جوانان و نوجوانان بالا شهر فرح آباد،موسس تیم فوتبال پاس در قبل از انقلاب بوده و درمقابل تیم های مطرح ساحل و جهان نما و سایر تیم ها،جلوه نمایی کرده و غالباً زیباترین و پرهیجان ترین بازیها را به نمایش می گذاشت.
وی در این بازیها عمدتاً در نقش مدافع جلوزن و گاهی مدافع آخر بازی می کرد و در صورت لزوم گاهی در درون دروازه و گاهی هم در فوردارد قرار می گرفت.
شهید کارگر یک والیبالیست حرفه ای و یک اسپکر قهار و تاثیرگذار بوده که آبشارهای چکشی اش را که بلا استثنا درزمین حریف می خواباند،هرگز از یادم نمی رود،چرا که یک تنه نتیجه را تغییر می داد.
این شهید عزیز در ورزشهای رزمی و مشخصاً در کاراته پیشرفت فوق العاده ای داشته که نهایتاً همین توانایی رزمی پای او را به جبهه ها گشود و در آنجا منشاء نبردهای دیدنی و بیاد ماندنی گردید.
شهید کارگر در اخلاق و صبوری و شکیبائی،زبانزد همه بود و حقیقتاً یک الگوی اخلاقی مثال زدنی بود،تا جائیکه براحتی قادر به جمع کردن افراد و تاسیس تیم های ورزشی بود.
وی در عین حال فردی خوشرو و پر تبسم و در دلیری و شجاعت نیز سرآمد همه دوستانش بوده است و در این رابطه خاطرات زیادی از وی نقل می شود و هیچکس از ایشان تسلیم زور شدن ویا ترس از افراد داشتن ونیز چاپلوسی و تملق گفتن سراغ ندارد.
ایشان دو سه سال از من بزرگتر بوده اما چون مغازه پدری ام پاتوقش محسوب می شد و طبعاً ملاقاتها و دوستی هایمان زیاد بوده وخاطرات متعددی از هم داریم و من بارزترین صفت ایشان را درجدی بودن و با اراده بودن ایشان دیدم که باتوجه سلامت شخصیت فردی وخانوادگی اش که خادم مسجدبوده اند،علاقه زیادی به این رفاقت نشان می دادم.
ایشان دراوایل جنگ با عزیمت به جبهه های غرب کشور ومشخصاً در منطقه عمومی و عملیاتی پادگان ابوذر،ارتفاعات الله اکبروجبهه های بازی دراز که آن روزها درزیر شدیدترین بمبارانها و تکها و سایر تهاجمات نظامی ارتش بعث قرار داشت،یکی از زیباترین جلوه های عشق را به نمایش گذاشت.
شهید کارگر به روایت تمام همرزمان به عنوان دیده بان و کمک فرمانده علیه عملیات نظامی بعثی ها،ایفای نقش میکرد و پس از زخمی شدن علیرغم اصرار برای بازگرداندنش به پشت جبهه ها،به دلیل نیاز فرمانده به نیروها،ازهرگونه دریافت کمک استنکاف ورزید و نهایتاً در همان منطقه عملیاتی یعنی بازی دراز به وجه الله نظر انداخت و شربت شهادت نوشید و جسم شریفش نیز در زیر سیل آتش جاودانه شد و ابشان به گروه شهدای جاویدالاثر ملحق گردید.
شهادت وشایدمهمتر از آن فراق او،برمادر پیر وچشم انتظارش بسیارسخت گذشت تاجائیکه ذره ذره آب شد و در فاصله زمانی نسبتاً کوتاهی به سوی فرزند شهیدش پرکشید وغمگنانه دار فانی را وداع گفت. پدر ایشان نیز پس از چند سال تحمل دوری،جان به جان آفرین تسلیم کرد ودیده از جهان فرو بست.
این شهید عزیز مجرد بوده و یادگاری از اوباقی نمانده است،اگر چه یاد او همواره توسط اهالی قدرشناس فرح آباد و ترجیحاً برادر و برادرزاده ها و نیز خواهر و خواهرزاده هایش گرامی داشته می شود.
من در یکی از اعزام ها به جبهه به عنوان خبرنگار،در سال 60به پادگان ابوذر و بازی دراز رفتم و از محل تقریبی شهادت ایشان بازدید کردم، در آن جا افراد قدیمی تر زبان به تکریم وی می گشودند.
بیادشهیدکارگر،سنگ یادبودی درآرامگاه امامزاده سید محمد(ع) فرح آباد(مزار شهدا)نصب شده است.
یاد و نام و مرام شهید کارگر پاینده باد